حکمت نهج البلاغه
وَ قَالَ ع: إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ هُمُ الَّذِينَ نَظَرُوا إِلَى بَاطِنِ الدُّنْيَا - إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَى ظَاهِرِهَا
- وَ اشْتَغَلُوا بِآجِلِهَا إِذَا اشْتَغَلَ النَّاسُ بِعَاجِلِهَا
- فَأَمَاتُوا مِنْهَا مَا خَشُوا أَنْ يُمِيتَهُمْ - وَ تَرَكُوا مِنْهَا مَا عَلِمُوا أَنَّهُ سَيَتْرُكُهُمْ
- وَ رَأَوُا اسْتِكْثَارَ غَيْرِهِمْ مِنْهَا اسْتِقْلَالًا - وَ دَرَكَهُمْ لَهَا فَوْتاً - أَعْدَاءُ مَا سَالَمَ النَّاسُ وَ سَلْمُ مَا عَادَى النَّاسُ
- بِهِمْ عُلِمَ الْكِتَابُ وَ بِهِ عَلِمُوا - وَ بِهِمْ قَامَ الْكِتَابُ وَ بِهِ قَامُوا
- لَا يَرَوْنَ مَرْجُوّاً فَوْقَ مَا يَرْجُونَ - وَ لَا مَخُوفاً فَوْقَ مَا يَخَافُونَ
و درود خدا بر او، فرمود: دوستان خدا آنانند که به درون دنيا نگريستند
آنگاه که مردم به ظاهر آن چشم دوختند، و سر گرم آينده دنيا شدند آنگاه که مردم به امور زودگذر دنيا پرداختند.
پس هواهای نفسانی که آنان را از پای در میآورد، کشتند،
و آنچه که آنان را به زودی ترک میکرد، ترک گفتند، و بهرهمندی دنيا پرستان را از دنيا،
خوار شمردند، و دستيابی آنان را به دنيا زودگذر دانستند. با آنچه مردم آشتی کردند، دشمنی ورزيدند،
و با آنچه دنيا پرستان دشمن شدند آشتی کردند، قرآن به وسيله آنان شناخته میشود، و آنان به کتاب خدا آگاهند،
قرآن به وسيله آنان پا بر جاست و آنان به کتاب خدا استوارند،
به بالاتر از آنچه اميدوارند چشم نمیدوزند، و غير از آنچه که از آن میترسند هراس ندارند.
(اخلاقی، اجتماعی)
وَ قَالَ ع: اخْبُرْ تَقْلِهِ قال الرضي - و من الناس من يروي هذا للرسول ص
- و مما يقوي أنه من كلام أمير المؤمنين ع ما حكاه ثعلب عن ابن الأعرابي قال المأمون
- لو لا أن عليا ع قال اخبر تقله - لقلت اقله تخبر
و درود خدا بر او، فرمود: مردم را بيازمای، تا دشمن گردی.
میگويم: (بعضی اين حکمت را از رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم نقل کردند،
و نقل ثعلب از اين اعرابی را تأييد میکند که اين کلام از علی عليه السّلام است،
اعرابی از مأمون نقل کرد. اگر علی عليه السّلام نگفته بود «بيازمای تا دشمن گردی»
من میگفتم که «دشمن دار تا بيازمايی»
(علمی)
+ نوشته شده در جمعه 26 مهر 1398برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند اجتماعی,علمی,دوستان خدا,ظاهر دنیا,درون دنیا,آینده دنیا,دنیا پرست,قرآن,دشمن, ساعت 11:59 توسط آزاده یاسینی
|